رضا پورکریمان

ReZa PouRKaRiMaN
رضا پورکریمان

تو دنیای منی اما ؛ به دنیا اعتمادی نیست !

پیام های کوتاه

بایگانی

۶۶ مطلب با موضوع «#رضا_پورکریمان» ثبت شده است

پشت کوه سینه ام قلبم غروب کرد .
آمدنت طلوع بود و رفتنت غروب .
رفتی و دنیا به پایان آمد و خورشید وجود نداشت .
ای کاش تو بودی و قلبم غروب نداشت…

♣ #رضا_پورکریمان #مکثار

♠ T.me/MeKXaR

۱۸ تیر ۰۰ ، ۱۹:۰۰
۰۲ تیر ۰۰ ، ۲۰:۴۵

بَدا به حالِ رفیقی که رفیقشو تو رفاقت جا بذاره (!)
حالا برو فکر کن ببین چی گفتم و برای چی گفتم (؟)

۲۰ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۰۰

بعضی از آدم ها هم به دنیا می آیند ؛ ولی به کار دنیا نمی آیند.

17 خرداد 400 - 31 سالگی

۱۸ خرداد ۰۰ ، ۱۷:۰۰



تئاتری ها و تئاتر دوستان ؛ روز جهانی تئاتر بر شما فرخنده باد.

امیدوارم هر جای این گیتی هستید ، تندرست باشید و امیدوارم هر چه زودتر پاندمی کرونا از بین بره و شاهد درخشش همه فعالان عرصه تئاتر باشیم و با استقبال و اقبال همه دوستداران مواجه باشه این هنر ارزشمند.

+ رضا پورکریمان

• 7فروردین1400 | 27مارس2021

۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۴:۵۰


4 روز از 1400 گذشت و من هنوز شادباش و خجسته باد نگفتم.

این بار میخوام به جا شاد باش گفتن ؛فقط آرزو کنم 1400 سالِ سالمی باشه برای همه. نه فقط خودم و دوستام و... . برای همه . همه ی آدمای دنیا. همین. آمین.

+ رضا پورکریمان

+ 1400/01/04

۰۴ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۰۰


فیسبوک ، توییتر ، (مسنجر ایرانی ال فور آی ) - یاهو مسنجر ، وایبر ، لاین ، تلگرام ، اینستاگرام ، واتس آپ ، سیگنال ، و در نهایت کلاب هاوس ... 

دنیا و روزگار در عین اینکه در تکنولوزی پیشرفت کرد ولی از اینکه از آدم ها و از دنیا ، زیبایی به جا بذاره ... اونقدار که باید پیشرفت نکرد و پیشرفت تکنولوزیش هم نتونست در ساخت یک جهان با شکوه آنچنان کمک کنه.

نمیدونم چقدر و نمیدونم چجور باید پیش بره تا این همه خلاء که وجود داره پر بشه و ایرادات رفع بشه . به نظرم باید ورژن جدیدی از انسان نوین ارائه بشه و الا ما آأم ها با افکار پارادوکسیکال و تناقض نما چه بسی ممکنه دنیا رو از اینی که هست بدتر کنیم . 

تا زمین جای خوبی نباشه و آدما نتونن به درک درستی از آدمیت و در نهایت انسانیت برسن ، این جهان جای قشنگی نیست.

جان و جهانمان بسته به هم می باشد .  

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۳۱


کل بخش هنری و رسالت #رضا_نظری عزیز که خندوندن مردم بود کنار ... همین اواخر عمر هنریش که با وجود بیماریش از پا ننشست و حتی توی بیمارستان همچنان با روحیه و انرژی بود ، به قدری برای ما که عمری با اجراهاش از ته دل خندیدم و قهقه زدیم زجرآور بود. تصاویری که ازش به یادگار موند از اینجا به بعد جیگرمونو خون میکنه 😭 واقعا خیلی زود گذشت از لحظه بستری شدنش تا لحظه فوتش و انگار خدا بردش پیش خودش که حال خودش خوب شه 😭 دلمون برات تنگ میشه #رضا_نظری عزیز. من به شخصه با اجراهات “یک دل سیر خندیدن” رو بارها تجربه کردم و تو قطعا مثل #چارلی_چاپلین بزرگ اسطوره بودی و هستی و خواهی بود. چون دقیقا مثل چارلی چاپلین به رسالتت عمل کردی و مردمو با تمام توان و وجود بهشون حال خوب بخشیدی. #چارلی_چاپلین_گیلان روحت شاد😭🖤🥀

۰۸ دی ۹۹ ، ۲۰:۱۱


شب ... تاریکی ... یه شبِ تاریکِ طولانی ... اینکه این شب رو همیشه در کنار هم با دور همی سپری میکنیم شاید از ترسمون برای سپری شدن این شب تاریک و طولانیه ! 
امسال در آخرین یلدای قرن یعنی 30 آذر 1399 با وجود #پاندمی_کرونا که جهان رو درگیر خودش کرده و بر خلاف همیشه که شعار این بود که "یلدای بدون موبایل" ؛ اما امسال همه چیز تغییر کرد و شب یلدا امسال به خاطر ویروس کرونا همه چی رو تغییر داد و همه دور همی ها باید بصورت مجازی باشه و این خیلی تلخِ.

فارغ از همه اینا ، یلدا همیشه برای کسایی که تنها بودن و هستن و یا کسایی که فقیر هستن و یا کسایی که مریض هستن و یا بطور کلی افرادی که در شرایط سختی هستند ، خوشایند نبوده و نیست ... چرا که این شب یک دقیقه از همه ی شبای عادی در طول بیشتره و این یک دقیقه قطعا برای این افراد خیلی به سختی خواهد گذشت.

امسال یلدا کابوس واری رو پیش رو داریم ، چون هممون تنهاییم و در شرایط سخت.امیدوارم که این شب از سال هم به خوبی بتونیم پشت سر بذاریم و به خوبی از پسش بر بیام و امیدوارم که سال بعد خیلی از این چیزایی که باعث حال بد امسال ما هستن ، از بین برن برای همیشه .. کرونا ، گرونی ، حاکمیت فاسد و... . آمین.

یلدای خوبی رو براتون آرزومندم ♥

• یکشنبه 30 آذر 99
• 2020-12-20

۳۰ آذر ۹۹ ، ۱۹:۳۰

میگن کوه به کوه نمیرسه ؛ ولی آدم به آدم میرسه . ولی من بعید میدونم توی این برهوت بی کسی حتی صدا به کسی برسه ؛ چه برسه کوه به کوه یا آدم به آدم. که اگر اینجوری بود این همه داد زدیم کسی صدامونو نشنید.درد غریبی داره مارو میکُشه.
#مکثار #رضا_پورکریمان

+ ته نوشت : برای مایی که اصلا زن نداریم که بخوایم بچمونو به زور پول 99/9/9 به دنیا بیاریم که لاکچری به نظر بیاد ، همین ریز دلخوشیایی اینچنین هم خالی از لطف نیست چشمک

99/9/9 - رضا پورکریمان

۰۹ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۰

◘ زندگی برای تو میشه خاطراتی که پشت سر گذاشتی ! ولی برای ما میشه "خطراتی" که پشت سر گذاشتیم و اینه تفاوت ما.

#رضا_پورکریمان

۱۵ آبان ۹۹ ، ۱۱:۰۰

♦ زندگی با این همه تلخی ، زندگی نیست ؛ زنگ زدگیه (!)

#رضا_پورکریمان

۱۳ آبان ۹۹ ، ۱۷:۰۰

شب میخوابی ، صبح بیدار میشی ؛ تلگرامتو چک میکنی ... خبرارو دونه دونه میخونی ؛ میبینی یکی از یکی بدتر و داغون تر ؛ هنگ میکنی ؛ نمیدونی از کدوم شروع کنی (؟) کدومو بگی (؟)

توییتر رو باز میکنی ؛ کمپین‌ها و کارزارهایی که توی اون روز باب و داغ شده رو مرور میکنی ؛ ولی بازم هرچی پیش میری میبینی کمه ؛ انگار اقناع نمیشی (!) خسته میشی ... کم میاری ... میبُری (!) دیگه نمیدونی چیکار باید بکنی ... چیو باید به کی ثابت کنی ... فقط میدونی که خسته شدی و دیگه طاقت و تحمل هیچی رو نداری ؛ حوصله انجام هیچ کاری رو نداری... یه کم به خودت و ذهنت استراحت میدی ... سعی میکنی که افکارتو مرتب کنی ... اما وخامت اوضاع و شرایط این اجازه رو بهت نمیده ... نا امید میشی ... البته باید داغون تر میشی ؛ چون اصلا امیدی نبوده که بخواد تبدیل به نا بشه (!) برای سرگرمی میری اینستاگرام رو چک میکنی ... میبینی یه عده رد دادن یه عده هم که اصلا و رسما گاو تر از همیشه ، جوری دارن زندگی میکنن که انگار اونجوری مسخره بازی در بیارن میتونن از اون شرابط تهوع برانگیز فرار کنن (!) البته من خودمم از همونام ... من از اونام که از فرط رد دادن گاو میشم و ادای آدمای بیخیال رو در میارم (!) میخوام که بی تفاوت باشم (!) ولی باز ته دلم میدونم که آخرش گوهیه که باید رید به حال مملکت (!) ذهنم پریشون تر از اینه که بخوام با توضیح و تفسیر بیان کنم (!) یه وقتایی هر نوع تلاش برای فرار عبث و بیهوده س (!) من آدمی ام که سعی میکنم عقلانی رفتار کنم (!) اما همین شرایط گوهی یه وقتایی جلوی عقل رو میگیره و احساساتته  که میرینه به خیلی چیزا (!) بعضی وقتا دیگه از حد و حدود روان پریشی خارج میشی ، پرخاش میکنی ، به در ، به دیوار ، به هر موجود زنده و یا هر کس و ناکسی که باعث و بانی شرایط الانت بوده (!) ناخودآگاه بیزار میشی از همه اطرفیات ؛ از آدمای دور و برت ... ناخوداگاه انتظاراتت بالا پایین میشه ، ناخوداگاه کمرت شکسته تر میشه ، ناخوداگاه موهای سفیدت بیشتر میشه ! ناخوداگاه نفس عمیق میشی و میفهمی که جوونیت داره ساده ی ساده ریده میشه (!)
و باز شب به سختی میخوابی ؛ البته شب که نه ... صبح ... دوباره این روال و روند مکرر مجدد تکرار میشه ... واقعا بعضی وقتا با خودم خیلی جدی فکر میکنم ... از خودم سوال میکنم ...

۳۱ تیر ۹۹ ، ۱۳:۳۱


📲 اپلیکیشن RP@P
📱 ورژن : v6_4_99
🔧 تغییرات ایجاد شده در این ورژن :
+ تغییر تصویر صفحه ابتدای اپلیکیشن
+ اضافه شدن لینک کانال های #پادکست
+ تغییرات در بخش فنی برنامه جهت بهبود عملکرد برنامه


 Size : 5.6MB 📤
 Android : 4.0.0 
 http://t.me/MeKXaR 
 http://ReZa-Pourkariman.Blog.iR 💻


دانلود اپلیکیشن RP@P

۰۶ تیر ۹۹ ، ۰۶:۲۶

از ۱۷ خرداد ، تولد سی سالگیم  تا امروز هر روز به بدترین نحو گذشت :"(  جوری که دیگه حال و حوصله ی هیچ چیز و هیچ کسی رو ندارم :"(  هر هشتا  بچه ی دو تا مادر ، هر روز و دونه دونه دارن از بین میرن جلو چشمام و این تلخ ترین دلیل غمگین بودنمه :"(  نتونستم بچه هارو ببرم دامپزشک .. ولی با توجه به نوع مرگشون ، حدس میزنم ویروس باعث مرگشون با این سرعت شده. :-(  چون چند سال پیش هم یک مرغ و چند تا جوجه داشتم که اونا هم به همین نحو از بین رفتن (داخل دهن کف میکرد و ضربان قلب به سرعت کاهش پیدا می کرد و جون میدادن و میمیردن) :"(  وقتی یکی از جوجه هارو بردم دامپزشکی کالبد شکافی کرد گفت به احتمال زیاد ویروس باعث مرگشون شده.

خلاصه که این روزا داغون ترینم :"(

۲۳ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۳۳

‏یک منجلاب و یک باتلاق که زندگی نشد
‏از منجلاب رها و گرفتار در باتلاق که زندگی نشد 
‏بعد از زمین که پُر بود از فراز و نشیب
‏بهشت هم برای ما بهشت واقعی نشد (!)

‏⁧#ر_پ⁩ ⁦ #MeKXaR⁩ ⁧ #مینوت⁩ ⁧ #مکثار⁩ #شعر_نیست

۰۷ خرداد ۹۹ ، ۰۳:۰۰

 


اولین اپیزود از پادکست من 99/3/3 ساعت 3:33 صبح منتشر میشه.
البته فایل ها در آپلود سنترها و پلتفرم هایی که قابلیت انتشار در آینده داشته باشه مثل:تلگرام ،آپارات،وبلاگ برای زمان مطرح شده تنظیم شده و بقیه پلتفرم ها که از قابلیت "ارسال در آینده" رو ندارن در همان روز اما با کمی تاخیر منتشر خواهد شد.
اولین اپیزود پادکست رو سعی کردم در قالب طنز ایجاد کنم. این اپیزود در قالب 7 فایل وُیس و 8 فایل موزیک هستش و مجموع زمان این پادکست 18 دقیقه و 33 ثانیه می باشد.
همونطور که مطرح شد؛این اولین اپیزود از پادکست می باشد و طبیعیه که دارای ایراد فنی زیادی باشه.
اما مهم و هدف ایجاد "یک لبخند کوچک" هستش که امیدوارم حاصل بشه و به طور کل از این اپیزود رضایت داشته باشید.
از افکت خاصی استفاده نشده،اما برای تقلیل زمان پادکست سعی کردم برای وُیس ها از اسپید رِیت استفاده کنم که هم فضای فان و طنزی ایجاد کنه هم اینکه زمان کاهش پیدا کنه.
خودم وُیس 4 رو دوست داشتم Jحالا نه اینکه چون من دوست داشتم پس الزاماً فقط اون خوبه...برای همشون وقت گذاشتم و سعی کردم همشون خوب باشن.
سایت ها و پلتفرم هایی که پادکست رو منتشر میکنم رو در ادامه معرفی میکنم.

  1. کانال تلگرام
  2. وبلاگ
  3. شنوتو
  4. آپارات
  5. نماشا
  6. اینستاگرام
  7. توییتر
  8. فیسبوک
  9. یوتوب

فایل ها در فرمت های 320 – 128 – wave – Ogg – wmv ایجاد شده ... اما به علت بالا بودن حجم فقط فرمت 320 (40مگ) – 128 (16مگ) و فایل Ogg با quality 5 و همچنین فایل wmv با حجم (21مگ) Upload & Release خواهد شد.

انتقاد وارد نیست ؛ چون خودم از ایرادات پادکست آگاهم ... اما اگر نظر و پیشنهادی داشتید ؛ با کمال میل پذیرا هستم.(البته باید عرض کنم برای ارائه نظر و پیشنهاد ، دعوت میکنم کامل پادکست رو گوش کنید ، بعد نظر بدید و پیشنهاد بدید. نه اینکه یه تیکه گوش کنید بعد بخواید نظر بدید! با تشکر)
امیدوارم که دوست داشته باشید ... ولی اگرم دوست نداشتید امیدوارم به بزرگواری خودتون ببخشید و پیشاپیش از اینکه وقت گذاشتید بسیار سپاسگزارم.

۰۱ خرداد ۹۹ ، ۰۳:۰۳

کوچیکتر کِ بودم،حتی از صدای بارونم بدم میومد چِ برسه #بارون.یعنی هر وقت کِ هوا ابری میشد بغضی دنیامو فرا میگرفت کِ انگار همهٔ آدمای دنیا مُردن و حالا آسمون داره بِ تنهاییم اشک میریزه (!) بزرگتر شدم؛حس همون حس و حالِ سابقِ،ولی دیگه از بارون و هوای ابری بیزار نیستم (!) #ر_پ #مکثار

۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۲۵

بعضی از آقایون اضافه وزن دارن ؛ بعضی از آقایون اضافه وَ زن دارن (!)

#مکثار #مینوت #ر_پ #Mekxar #minote #R_P

۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۰۰

‏من تویِ زندگیم،ایده های رنگارنگِ 🌈 زیادی داشتم ؛ ولی چه فایده که دنیا فقط خاکستری بود و رنگ نمی‌گرفت (!)

‏⁧ #ر_پ⁩ ⁧ #مکثار⁩ ⁧ #مینوت⁩

۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۰۲