رضا پورکریمان

ReZa PouRKaRiMaN
رضا پورکریمان

تو دنیای منی اما ؛ به دنیا اعتمادی نیست !

پیام های کوتاه

بایگانی

۴ مطلب در دی ۱۴۰۲ ثبت شده است

.

تو میخوای از زندگی ات لذت ببری؛ «آنها» ، یعنی حزب، می خواهد جلوی این کار را بگیرد؛ بنابراین سعی می کنی به بهترین نحوی که می توانی قوانین را زیر پا بگذاری.همین.

او بهترین راه مبارزه را  زیر پا گذاشتن قوانین و زنده ماندن می دانست.

وینستون با خود می اندیشید، در نسل جوان که مانند جولیا پس از انقلاب به عرصه رسیده اند و چیزی غیر از وضعیت موجود را ندیده اند، چند نفرشاد مانند او حزب را به صورت واقعیتی ثابت و غیر قابل تغییر پذیرفته اند و بدون عصیان در مقابل اقتدار آن، فقط مانند خرگوشی که از برابر سگ ها فرار می کند، می خواهند با زیر پا گذاشتن قانون، زندگی خود را حفظ کنند.
.

۳۰ دی ۰۲ ، ۱۰:۳۰

.

او معتقد بود، این کارها پوشش است و بنابر این ارزشش را دارد. اگر آدم قوانین کوچک را رعایت کند، می تواند قوانین بزرگ را نادیده بگیرد.
.

۲۰ دی ۰۲ ، ۱۱:۰۰

.

اما این روزها دیگر عشق یا شهوت ناب پیدا نمی شد. هیچ احساسی خالص نبود، زیرا همه چیز با ترس و نفرت آکنده شده بود . دوستی و رابطه جنسی آنها همچون مبارزه ای بود که اوج آن برایشان پیروزی بود. مبارزه ای با حزب. بله،دوستی آنها یک عمل سیاسی بود.
.

۱۰ دی ۰۲ ، ۱۰:۱۰

.

دخترک روبروی وینستون ایستاد. هر دو نفر نفس نفس می زدند،ولی آن تبسم طنزآلود دوباره بر لبان دختر جا خوش کرده بود. لحظه ای به وینستون خیره شده ، سپس زیپ لباس خود را به آرامی پایین کشید.

۰۱ دی ۰۲ ، ۱۰:۰۱