دردِ نبودن
جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۳۳ ب.ظ
از ۱۷ خرداد ، تولد سی سالگیم تا امروز هر روز به بدترین نحو گذشت :"( جوری که دیگه حال و حوصله ی هیچ چیز و هیچ کسی رو ندارم :"( هر هشتا بچه ی دو تا مادر ، هر روز و دونه دونه دارن از بین میرن جلو چشمام و این تلخ ترین دلیل غمگین بودنمه :"( نتونستم بچه هارو ببرم دامپزشک .. ولی با توجه به نوع مرگشون ، حدس میزنم ویروس باعث مرگشون با این سرعت شده. :-( چون چند سال پیش هم یک مرغ و چند تا جوجه داشتم که اونا هم به همین نحو از بین رفتن (داخل دهن کف میکرد و ضربان قلب به سرعت کاهش پیدا می کرد و جون میدادن و میمیردن) :"( وقتی یکی از جوجه هارو بردم دامپزشکی کالبد شکافی کرد گفت به احتمال زیاد ویروس باعث مرگشون شده.
خلاصه که این روزا داغون ترینم :"(
۹۹/۰۳/۲۳