یک منجلاب و یک باتلاق که زندگی نشد
از منجلاب رها و گرفتار در باتلاق که زندگی نشد
بعد از زمین که پُر بود از فراز و نشیب
بهشت هم برای ما بهشت واقعی نشد (!)
#ر_پ #MeKXaR #مینوت #مکثار #شعر_نیست
یک منجلاب و یک باتلاق که زندگی نشد
از منجلاب رها و گرفتار در باتلاق که زندگی نشد
بعد از زمین که پُر بود از فراز و نشیب
بهشت هم برای ما بهشت واقعی نشد (!)
#ر_پ #MeKXaR #مینوت #مکثار #شعر_نیست
بعضی وقتا زمان جوری دیر میگذره انگار داره بهمون فرصت میده کاری رو که نکردیمو انجام بدیم 😐 جنابِ زمان بگذر از ما (!) انقدری پیر شدیم که توان کاری رو نداریم (!)
#مکثار #مینوت
من از دنیای تو میرم
من از دنیای تو سیرم
من اینجوری نبودم که
بگم بی تو نمیمیرم
چیکار کردی با قلب من
که اینجوری ازت دل کند
یه جوری عاشقت بودم
نمیشد که ازت دل کند
یه کاری با دلم کردی
که از تو دیگه من سیرم
میری و بر نمیگردی
من از تنهایی میمیرم
#شهر_نیست #مکثار #آرپی
به تمومِ عالم و آدم قسم
که بدون تو منم یه بی کَسَم
تو نباشی و نپرسی حالمو
به خدا میگیره بغضم نفسم
#مکثار #MeKXaR #ر_پ
آرزو کردم که دنیای تو باشم
آرزوهای من انگاری محالِ
فکر میکردم درختی کاشته باشم
اما میبینم که در حد نهالِ
#مکثار #شعر_نیست #ر_پ
یه کاری با دلم کردی که هر کس دید ، گفت : مُرده
#مکثار #شعر_نیست #ر_پ #R_P
تبر نزن به ریشه های ترم
کنار تو یه کبریت بی خطرم
تو رفتی و سوخت تمام تنم
من ماندم و دو چشم خیس و ترم
#مکثار #شعر_نیست #ر_پ
من یه لشکر داغون داغونم
تو میخوای بری پیشت نمیمونم
من خسته از این دنیای ویرونه م
هر کی منو دید فکر کرد یه دیونه م
تو شاید ازم خسته و دلگیری
چند وقته داری بهونه میگیری
من بد بوده رفتارم با تو شاید
همین باعث شده تحویل نمیگیری
#مکثار #شعر_نیست #ر_پ
◘
من تویِ زندگیم،ایده های رنگارنگِ 🌈 زیادی داشتم ؛ ولی چه فایده که دنیا فقط خاکستری بود و رنگ نمیگرفت (!)
#ر_پ #مکثار #مینوت
◘
• حائب :
مذهب رو حتی در حد کتاب های مصور تخیلی هم نمیتونم قبول داشته باشم (!)
#مکثار #ر_پ #مینوت
♦
تو از تمام زمین و زمان بُریدِه شدی
خدا به داد برسد (که) تو هَم دَریدِه شدی
برای رفتنت از ذهن من همین حالا
چِقدر حِیف و چه آسان تو بَرگُزیده شدی
♦
رضا پورکریمان
2:22 | 12December
3SHaNBe 21 AzaR 96
درود.
در تاریخ 95/5/5 دفت شعر جدیدی با عنوان #مکثار در سایت "شعرنو" ایجاد کردم که در اولین شعر از این دفتر که به عمین نام #مکثار منتشر شد مجموعه ای از اشعار کوتاه دو بیتی و چهار پاره خود را منتشر نمودم که امیدوارم مورد استقبال واقع بشه و امیدوارم که دوست داشته باشید.
پ.ن : دوستان و بزرگواران محترم ، نکته ای رو باید در همینجا اشاره کنم که بارها و مکرراً در جاهای مختلف عنوان کردم و اونم اینکه ... من خودم رو به هیچ وجه شاعر ندونستم و نمی دونم و نخواهم دونست ... چون به نظر من شاعر به کسی گفته می شود که در زمینه بسیار مطالعه دارد و بسیار در این کار مهارت داشته باشد و ضمن اینکه تجربه ی بسیار بالایی در این زمینه داشته باشد. (البته این ها همه از نظر من با یک استاد و پیشکسوت کاملاً متفاوت است.). پس لطفاً و خواهشاً اگر جسارت میکنم و اسم شعر روی کارهام میذارم به دید یک علاقمند به دنیای بی کرانه هنر و دید یک دوست دار ترانه و شعر باشه نه فرا تر از اون. با تشکر.
+ دفتر شعر #مکثار را اینجا کلیک کنید و بخوانید. #مکثار