اینکه دلیل نمیشود چیزی که برای تو به پایان رسیده برای من هم تمام شود، لیوان آب را تو بنوشی اما توقع داشته باشی من هم دیگر تشنه ام نشود. راه رفته را تو بروی و من چشم بسته همان مسیر را بازگردم ،نه اینطور که نمیشود ننوشیده ام که بخواهم دوباره بنوشم ،نرفته ام که بخواهم دوباره بازگردم ! چیزی که برای تو به پایان رسیده برای من همانقدر تازه و پررنگ است ،اما اینکه تو نخواهی دیگر دوست بداری کار مرا سخت تر می کند چراکه من آدمِ دوست داشتنم! آدمِ همیشه دوست داشتن . . .
• حاتمه ابراهیم زاده
۰۴ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۰۰