مثل آن شیشه که در همهمه ی باد شکست،ناگهان باز دلم💔یاد تو افتاد و شکست ...!
مثل آن شیشه که در همهمه ی باد شکست،ناگهان باز دلم💔یاد تو افتاد و شکست ...!
سرخپوستان از رئیس جدید پرسیدند: آیا زمستان سختی در پیش است؟
رئیس جوان قبیله که نمیدانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتیاط بروید هیزم تهیه کنید. سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:
آقا امسال زمستان سردی در پیش است؟
و پاسخ شنید: اینطور به نظر میآید.
پس رئیس دستور داد که بیشتر هیزم جمع کنند، و بعد یک بار دیگر به سازمان هواشناسی زنگ زد:
شما نظر قبلیتان را تأیید می کنید؟
و پاسخ شنید: صد در صد.
رئیس دستور داد که همهی سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمعآوری هیزم بیشتر به کار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اینطور بگویم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر.
رئیس پرسید: از کجا میدانید؟
و پاسخ شنید: چون سرخپوستها دارند دیوانهوار هیزم جمع میکنند!
برخی وقتها ما خودمان مسبب وقایع اطرافمان هستیم.
حالا به نظر شما خودرو، دلار، گوشت، مرغ و... باز هم گران میشود!؟
کمتر هیزم جمع کنیم!