رضا پورکریمان

ReZa PouRKaRiMaN
رضا پورکریمان

تو دنیای منی اما ؛ به دنیا اعتمادی نیست !

پیام های کوتاه

بایگانی

۷ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

شب میخوابی ، صبح بیدار میشی ؛ تلگرامتو چک میکنی ... خبرارو دونه دونه میخونی ؛ میبینی یکی از یکی بدتر و داغون تر ؛ هنگ میکنی ؛ نمیدونی از کدوم شروع کنی (؟) کدومو بگی (؟)

توییتر رو باز میکنی ؛ کمپین‌ها و کارزارهایی که توی اون روز باب و داغ شده رو مرور میکنی ؛ ولی بازم هرچی پیش میری میبینی کمه ؛ انگار اقناع نمیشی (!) خسته میشی ... کم میاری ... میبُری (!) دیگه نمیدونی چیکار باید بکنی ... چیو باید به کی ثابت کنی ... فقط میدونی که خسته شدی و دیگه طاقت و تحمل هیچی رو نداری ؛ حوصله انجام هیچ کاری رو نداری... یه کم به خودت و ذهنت استراحت میدی ... سعی میکنی که افکارتو مرتب کنی ... اما وخامت اوضاع و شرایط این اجازه رو بهت نمیده ... نا امید میشی ... البته باید داغون تر میشی ؛ چون اصلا امیدی نبوده که بخواد تبدیل به نا بشه (!) برای سرگرمی میری اینستاگرام رو چک میکنی ... میبینی یه عده رد دادن یه عده هم که اصلا و رسما گاو تر از همیشه ، جوری دارن زندگی میکنن که انگار اونجوری مسخره بازی در بیارن میتونن از اون شرابط تهوع برانگیز فرار کنن (!) البته من خودمم از همونام ... من از اونام که از فرط رد دادن گاو میشم و ادای آدمای بیخیال رو در میارم (!) میخوام که بی تفاوت باشم (!) ولی باز ته دلم میدونم که آخرش گوهیه که باید رید به حال مملکت (!) ذهنم پریشون تر از اینه که بخوام با توضیح و تفسیر بیان کنم (!) یه وقتایی هر نوع تلاش برای فرار عبث و بیهوده س (!) من آدمی ام که سعی میکنم عقلانی رفتار کنم (!) اما همین شرایط گوهی یه وقتایی جلوی عقل رو میگیره و احساساتته  که میرینه به خیلی چیزا (!) بعضی وقتا دیگه از حد و حدود روان پریشی خارج میشی ، پرخاش میکنی ، به در ، به دیوار ، به هر موجود زنده و یا هر کس و ناکسی که باعث و بانی شرایط الانت بوده (!) ناخودآگاه بیزار میشی از همه اطرفیات ؛ از آدمای دور و برت ... ناخوداگاه انتظاراتت بالا پایین میشه ، ناخوداگاه کمرت شکسته تر میشه ، ناخوداگاه موهای سفیدت بیشتر میشه ! ناخوداگاه نفس عمیق میشی و میفهمی که جوونیت داره ساده ی ساده ریده میشه (!)
و باز شب به سختی میخوابی ؛ البته شب که نه ... صبح ... دوباره این روال و روند مکرر مجدد تکرار میشه ... واقعا بعضی وقتا با خودم خیلی جدی فکر میکنم ... از خودم سوال میکنم ...

۳۱ تیر ۹۹ ، ۱۳:۳۱


سومین سری میوزیک میکس پادکست #مکثار با عنوان #رادیوگیرینُف منتشر خواهد شد و همچنین عنوان قطعه هم #قومِ_به_کَج_رفته خواهد بود.
💻 #محسن_چاوشی & #اسی
📲 #قوم_به_حج_رفته & #دُبی_دُبی
🎶 #قومِ_به_کَج_رفته ↩️
⏰ مدت زمان قطعه : 23 ثانیه
📲 زمان انتشار در این کانال و کانال گریفنُف بصورت همزمان در ساعت 20  دوشنبه 20 جولای

http://t.me/MeKXaR
https://
t.me/radiogirinof

https://t.me/radio_girinof

۳۰ تیر ۹۹ ، ۱۱:۰۰

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ ﺍﺗﺮﯾﺶ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،ﻓﻘﺮ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩ.ﺩﻭﻟﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺗﺮﯾﺶ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ،ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭼﺮﺥ ﻫﺎﯼ اقتصادی ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ اتریش به گردش ﺩﺭآﯾﺪ .

ﺍﺗﺮﯾﺶ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺳﺎﻟﻦ ﺍﭘﺮﺍ ﻭ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺳﺎﺧﺖ! ﺳﺎﻟﻦ ﻫﺎﯼ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﻣﯿﻢ ﮐﺮﺩ !


ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻧﺴﺎﺧﺘﯿﺪ؟!

ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ویران میمانند.


منبع : کانال تلگرامی هیستوگرافی

۱۴ تیر ۹۹ ، ۱۱:۰۰

دزدی میلیون‌ها تومان از بانڪ دزدید ، دزد دیگری هم به ڪاه دان زد و مقداری ڪاه دزدید ... هر دو را گرفتند و نزد قاضی بردند .

قاضی دزد بانڪ را آزاد ڪرد و دزد ڪاه را به دو سال حبس با اعمال شاقه محڪوم ڪرد . ڪاه‌دزد به وڪیلش گفت : چرا اونی ڪه پول دزدیده بود را آزاد ڪرد و من ڪه فقط مقداری ڪاه دزدیدم به دو سال حبس با اعمال شاقه محڪوم شدم؟!
وڪیل گفت : آخه قاضی، ڪاه نمی‌خورد!

✦ عبید زاڪانی



۱۲ تیر ۹۹ ، ۰۰:۰۰


📲 اپلیکیشن RP@P
📱 ورژن : v6_4_99
🔧 تغییرات ایجاد شده در این ورژن :
+ تغییر تصویر صفحه ابتدای اپلیکیشن
+ اضافه شدن لینک کانال های #پادکست
+ تغییرات در بخش فنی برنامه جهت بهبود عملکرد برنامه


 Size : 5.6MB 📤
 Android : 4.0.0 
 http://t.me/MeKXaR 
 http://ReZa-Pourkariman.Blog.iR 💻


دانلود اپلیکیشن RP@P

۰۶ تیر ۹۹ ، ۰۶:۲۶

• سلام ... امیدوارم حالتون خوب باشه.

◘ اپیزود دوم پادکست من "رضا پورکریمان" با عنوان "مکثار پادکست" منتشر شد.

♦ اپیزود دوم پادکست رو می تونید از طریق لینک زیر در کانال من در سایت های "کست باکس" و "شنوتو" بشنوید.

◘ تایم این اپیزود 8 دقیقه و 36 ثانیه س
• استاندارد رستوران
• هوای نامتعادل
• مدرسه رفتنِ زمانِ ما

🎧 اپیزود دوم پادکست رضا پورکریمان در کانال "Cast Box" 

🎧 اپیزود دوم پادکست رضا پورکریمان در کانال سایت "شنوتو"

۰۵ تیر ۹۹ ، ۰۵:۰۰

گویند ۲۰۰ نفر را سه نفر سرباز لاغر اندام به اسارت گرفته و به صف کرده و می‌بردند.

تعدادی نظاره‌گر بر این جماعت اسیر می‌خندیدند و می‌گفتند: "ای بیچاره‌ها چگونه است این سه نفر نحیف برشما چنین چیره گشته و این چنین خوار شدید؟"

یکی جهاندیده درمیان آنان فریاد زد 
که ای مردم بر ما نخندید که آن سه نفر با هم هستند و ما دویست نفر تنها ...

👤دهخدا

۰۱ تیر ۹۹ ، ۱۶:۰۰